۱. بازدهی اوراق قرضه خزانه‌داری و چشم‌انداز آن

در روزهای اخیر، بازدهی اوراق قرضه خزانه‌داری ایالات متحده به‌طور چشمگیری افزایش یافته و به سطوح مشاهده‌شده در سال ۲۰۲۳ بازگشته است. این تحول، ناشی از چند عامل کلیدی و متداخل است:

📈 افزایش انتظارات تورمی و تأثیر تعرفه‌ها

یکی از دلایل اصلی این افزایش، رشد انتظارات تورمی است. نااطمینانی نسبت به تأثیرگذاری تعرفه‌ها بر زنجیره تأمین و قیمت کالاها، باعث شده است که احتمال کاهش نرخ بهره تا دسامبر ۲۰۲۵ کاهش یابد.

💸 کسری بودجه دولت و ناکارآمدی در مدیریت مالی

دلیل دیگر، به ناتوانی دولت در کنترل کسری بودجه بازمی‌گردد. از زمان آغاز به کار دولت ترامپ، کسری بودجه روندی صعودی داشته و اقدامات دولت فعلی نیز در مهار هزینه‌ها موفق نبوده‌اند. وزارت خزانه‌داری ایالات متحده نتوانسته کنترل مؤثری بر مخارج داشته باشد.

⚠️ کاهش رتبه اعتباری و ضعف تقاضا

به دنبال این تحولات، موسسه مودیز رتبه اعتباری آمریکا را کاهش داد؛ اقدامی که هشداری جدی برای بازار اوراق خزانه‌داری تلقی می‌شود. همزمان، کاهش تقاضا برای این اوراق در بازار نیز باعث افت قیمت آن‌ها شده که در نتیجه، بازدهی آن‌ها افزایش یافته است.

🧨 پیامدها برای بازارهای ریسکی

افزایش بازدهی اوراق قرضه، هزینه فرصت سرمایه‌گذاری در دارایی‌های ریسکی مانند سهام، ارزهای دیجیتال و کالاهای ناپایدار را بالا برده و فضای ریسک‌گریزی را تقویت کرده است. در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاران بیشتر به سمت دارایی‌های امن متمایل می‌شوند.

در مجموع، وضعیت فعلی اوراق قرضه خزانه‌داری به‌عنوان شاخصی کلیدی، نمایانگر نگرانی‌های فزاینده در اقتصاد کلان آمریکا است و می‌تواند بر مسیر سیاست‌های پولی، نرخ بهره و نوسانات بازارهای جهانی تأثیرگذار باشد.

۲. طرح کاهش نرخ مالیات در آمریکا و پیامدهای آن

یکی از جدیدترین تحولات اقتصادی در ایالات متحده، طرح کاهش نرخ‌های مالیاتی است که از سوی دولت فعلی به کنگره ارائه شده است. هدف اصلی این طرح، اعمال یک سیاست مالی انبساطی جدید است تا زمینه لازم برای دستیابی به نرخ رشد اقتصادی ۳ درصدی فراهم شود.

📊 اهداف و انتظارات اقتصادی

این سیاست در صورت تصویب می‌تواند باعث تحریک فعالیت‌های اقتصادی، افزایش مصرف و سرمایه‌گذاری شود و بازارهای ریسکی را وارد یک رالی صعودی جدید کند. با این حال، تحقق این اهداف منوط به تصویب طرح توسط کنگره و اجرای دقیق آن است.

⚠️ چالش‌های اصلی و تضاد نظری

چالش اصلی اینجاست که آیا کاهش درآمد دولت از محل مالیات‌ها می‌تواند از طریق افزایش رشد اقتصادی جبران شود یا خیر؟ پاسخ به این پرسش در گرو تحلیل‌های نظری و پیچیده اقتصادی است. بسیاری از اقتصاددانان به تأثیر بلندمدت سیاست‌های مالی در کاهش کسری بودجه و پایداری مالی شک دارند.

🏛️ اختلاف نظر در کنگره

در حال حاضر، میان اعضای کنگره اختلاف‌نظرهای جدی در مورد اثربخشی و پایداری این سیاست مالی وجود دارد. برخی آن را ابزاری مؤثر برای تحریک رشد می‌دانند، در حالی که برخی دیگر نگران تأثیر آن بر افزایش کسری بودجه هستند.

🧮 پیامدهای کوتاه‌مدت و میان‌مدت

  • در کوتاه‌مدت، تصویب این طرح می‌تواند به رشد بازارهای ریسکی و تقویت احساسات مثبت منجر شود.

  • در میان‌مدت، بسته به میزان موفقیت دولت در افزایش درآمدهای غیرمالیاتی و کنترل هزینه‌ها، ممکن است این سیاست به کاهش کسری بودجه کمک کند یا آن را تشدید نماید.

در نهایت، موفقیت این طرح وابسته به چگونگی اجرای آن، میزان اعتماد بازار، و پایداری درآمدهای جایگزین دولت خواهد بود.

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *